یه قاچ هندونه

بعضی وقتا که دلم تنگ میشه...فقط کاغذ و قلم آرومم میکنه....وقتی بهش نگا میکنم...میبینم هر چی تو دلم بوده خشک شده روی کاغذ

یه قاچ هندونه

بعضی وقتا که دلم تنگ میشه...فقط کاغذ و قلم آرومم میکنه....وقتی بهش نگا میکنم...میبینم هر چی تو دلم بوده خشک شده روی کاغذ

........

زمان..... روی پلک شب خشکیده است
        ماه
               نظاره گر........
سایه ها ..... خفته

من
  خسته از تکرار مبهم شب...
....
آواز دلنشین سکوت
...
در دور دست..... حجم شب پیداست.....
 صدایی مرا میخواند....
من...بی تاب.........
... پر از وسوسه رفتن
و.....
    صبح آمد
من.... هنوز در غبار آینه مانده ام